5 ماه از انتشار نخستین فهرست واردکنندگان کاغذ مورد تایید وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی میگذرد، در این مدت بارها اظهاراتی مبنی بر کمبود کاغذ در کشور از سوی نهادها و مسئولان مختلف فرهنگی، آموزشی و صنعتی مطرح شده است، کمبودی که به نظر میرسد، بخشی از آن با واردات کاغذ جبران شود. اما در حالی که بازار منتظر تزریق کاغذهای جدید وارداتی با قیمت مصوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، در هفتههای گذشته شاهد ایجاد تنش در بازار کاغذ و افزایش یک شبه قیمتها به بالای 200 هزار تومان بودیم. افزایش قیمتی که به گفته فعالان بازار کاغذ نتیجه کمبود کاغذ در کشور است. پرسشی که ایجاد میشود، این است که پس تکلیف واردات کاغذ به کشور چه شد؟ چرا پس از 5 ماه هنوز واردکنندگان نتوانستهاند، کاغذ به کشور وارد کنند؟ محمد متولی مدیر انتشارات هوپا یکی از واردکنندگان مورد تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. وی که در درجه اول خود را یک ناشر میداند و بعد یک واردکننده از مشکلاتی که بر مسیر واردات کاغذ به کشور وجود دارد، سخن گفته و تصریح میکند: اختصاص ارز دولتی به کاغذ فسادآور است و تنها راهکار رهایی از وضع موجود برداشتن انحصار واردات و استفاده از ارز نیمایی برای واردات کاغذ است. مشروح گفتوگوی تسنیم با متولی به شرح ذیل است: آقای متولی شما به عنوان یک ناشر چه شد که به واردات کاغذ آن هم در شرایط فعلی که ریسک بالایی دارد، پرداختید؟ با بهم ریختگی بازار کاغذ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی توانست مصوبه پیوستن کاغذ به فهرست کالاهای اساسی برخوردار از ارز 3800 تومانی را در هیات دولات تصویب کند، اما چون این بحث شائبههایی ایجاد میکرد و تفاوت قیمت ارز دولتی و ارز نیمایی فسادآور بود، قرار شد این وزارتخانه روی واردات کاغذ و توزیع نیز نظارت کند. بنابراین صلاحیت واردکنندهها از سوی ارشاد تایید شد. به همین منظور کارگروهی در وزارت ارشاد تشکیل شد، پیش از آن کارگروهی در وزارت صنعت برگزار میشد که بنده هم عضو آن بودم، در این کارگروه مطرح شد که واردکنندگان کاغذ باید سود 15 درصد خود را بردارند و کاغذها را برای توزیع در اختیار مصرفکنندگان واقعی که ناشران هستند، قرار دهند، مقرر شد، راهکاری اندیشیده شود تا ورود کاغذ به کشور به صورت شفاف و دقیق در اختیار صنف و وزارت ارشاد قرار گیرد. بنابراین وزارت ارشاد به دنبال توزیع عادلانه کاغذ برآمد، که البته مورد انتظار هم است ولی به نظر من کار سخت و ناشدنی است، چون مقیاس دقیقی برای اینکه هر ناشر چه میزان کاغذ باید دریافت کند، وجود ندارد و به نظر من خود توزیع کاغذها نیز فسادآور خواهد بود. در این راستا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از بنده خواست در واردات کاغذ به آنها همکاری کنم، ما پیش از این در انتشارات هوپا با یک شرکت نروژی که تولید بالک بر عهده دارد، وارد تعامل شده بودیم بخشی از کاغذها را در انتشارات مصرف میکردیم و بخشی دیگر را به کشورهای دیگر میفروختیم، با مذاکرات ارشاد پذیرفتم که واردات کاغذ بالک به ایران را در تناژی انجام دهم. تقریبا تقریبا 5 ماه از اعلام فهرست نخستین واردگنندگان کاغذ مورد تایید وزرات ارشاد که شما هم جزوی از آنها بودید میگذرد، عمده واردکنندگان تاکنون موفق به واردات تناژ اعلامی خود نشدهاند من جمله شما، چرا؟ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اقدامات خود اسامی واردکنندگان را معرفی کرد. در این اسامی نام بنده نیز با ظرفیتی به ثبت رسیده بود، که بیشتر اسمی بود، نه واقعی. چرا که در دنیا برای تولید بالک محدودیت وجود دارد، کشورهای اسکاندیناوی به تولید این نوع کاغذ میپردازند و تولیداتشان سنگین نیست.برای نمونه 3 هزار تن کاغذ بالک را میتوانند یک ساله به ما تحویل دهند، نه چند ماهه. متاسفانه برخی ناشران که تصور میکردند، این 3 هزارتن کاغذ بالک پشت درهای گمرک است، هر روز از بنده میپرسند، پس کاغذهایت کو؟ ما پیش از این نیز به صورت ماهیانه از این شرکت خریداری کرده بودیم، اما اکنون ما دچار مشکلات نقل و انتقال مالی شدهایم، پولهایی که باید حواله میشد، چون ارز دولتی بود، مستقیم حواله نمیشود، باید از کشورهایی چون چین حواله شود که این موجب 8 درصد افزایش قیمت است. بانکهای واسطه چین 6 تا 10 درصد کارمزد برای انتقال پول بر میدارد بانک هم 35 درصد حواله را بلوکه میکند، طی کردن این مسیر زمینه سرمایهگذاری را بالا میبرد، بنابراین از زمان ثبت سفارش تا خرید کاغذ 3 ماه طول میکشد، در این 4 ماه، 35 درصد پول بلوکه میشود. این اتفاقات موجب افزایش قیمت کاغذ خواهد شد. نکته بعدی بحث حمل است، تا پیش از این شرکتهای حمل کاغذ، هر کانتینر را هزار تا 1500 یورو اجاره میداند، اکنون به 4 تا 5 هزار یورو رسیده است، تازه اگر بتوانیم کانتینر خالی گیر بیاوریم. چرا از کشورهایی چون هند، چین، اندونزی، کره و ... خریداری نمیکنید که مشکلات حمل و انتقال حواله کمتر شود؟ خرید از بازارهای اروپا مقرون به صرفهتر است، چرا که هند و چین السی باز نمیکنند و قابل اعتماد نیستند، ریسک سرمایه گذاری بالا است، ممکن است به هر نحوی به تعهدات خود عمل نکنند، افزایش قیمت داشته باشند و ... بنابراین ریسک سرمایهگذاری از کشورهای آسیایی بالاتر است. به نظر میرسد، تنها مشکلات واردات کاغذ مشکلات خارجی که به آن اشاره کردید نباشد، بانک مرکزی نیز گویا کارشکنیهایی در تخصیص ارز داشته است، درست است؟ ما برای بخشی از تناژ مورد نظر ثبت سفارش کرده و مقداری از پول را نیز حواله کردیم، کاغذهای خریداری شده در راهند، اما پروسه اداری که بین وزارت صنعت، معدن و تجارت، بانک مرکزی و وزارت ارشاد ایجاد شده است، پروسه طولانی و غیرهماهنگ است که موجب شده کار عقب بیافتد. بخش نخست این پروسه در وزارت ارشاد صدور مجوز واردات است که انصافا با سرعت بالایی کار انجام میشود، این مجوز باید به وزارت صنعت معدن و تجارت برود و دوباره تایید شد، بعد باید به سراغ بانک مرکزی برویم تا اجازه دهد پول را حواله کنیم. اما این میان چند نکته وجود دارد، اول اینکه باید تناژ دقیق واردات را مشخص کنیم که این کار مشکل آفرین است چرا که تناژ دقیق زمانی که بار آماده میشود، تعیین میشود، ممکن است یک تن بالاتر یا یک تن پایینتر باشد. اگر این بالا و پایینشدن رخ داد باید دوباره این پروسه اداری را برای تایبد این کسری یا زیادی طی کنیم و گرفتار کاغذبازی وحشتناک اداری شویم. دوم اینکه بانک مرکزی اخیراً 12 هزار پرونده ثبت سفارش واردات کالا را باطل کرده است، آنهم به علت نامشخص که پروندههای واردات کاغذ هم در این میان است و پرونده ما نیز برای واردات کاغذ بالک باطل شده است.در حالیکه کاغذ ما حمل شده و اکنون در مسیر اسات، ضمن اینکه ثبت سفارشهای بعدی به مرور انجام میشود و دوباره گرفتار این پروسه اداری خواهد شد. گرانیهای اخیر بازار کاغذ را میتوان به این موضوعات مرتبط دانست؟ بله، این اتفاقات موجب تنش شده در بازار شده است. گرانی کاغذ اصولا دو زمان رخ داده است، یکی با افزایش قیمت جهانی و دومی با ایجاد جو روانی. من تاجر میدانم که تعدادی کاغذ در انبار دارم، اگر آن را بفروشم دستم خالی میشود و دیگر نمیتوانم کاغذ بخرم. این موجب ایجاد تنش میشود. این تنش قیمتها را افزایش میدهد. پیشبینی من این است که از این زمان به بعد بحران در بازار کاغذ بیشتر خواهد شد، چرا که کرهایو اندونزیها اساسا دیگر به ما کاغذ نمیفروشند، هندیها و چینیها نیز تعداد محدودی فروش دارند. مشکلات حمل و ریسک سرمایهگذاری نیز ایجاد شده است. راهکار پیشنهادی شما چیست؟ من به شخصه معتقدم که ارز دولتی را باید از کاغذ حذف کنند و کاغذ با ارز نیمایی وارد شود، بگویند هر وارد کنندهای که توانست برود کاغذ بیاورد، واردات کاغذ را سهیمه بندی نکنند. این موجب گرانتر شدن کاغذ نخواهد شد؟ خیر، مگر الان کاغذ را با ارز 4200 تومان میفروشند؟ کاغذ الان هم گران است، ما اگر کاغذ را با ارز 9هزار تومان نیمایی هم حساب کنیم، ارزانتر از قیمت فعلی خواهد بود. واردات کاغذ با ارز نیمایی هم مانع فساد میشود و هم اینکه مشکلات توزیع ناعادلانه و ... را نیز در بر نخواهد داشت. در وضعیت فعلی ناشر کاغذ دولتی را میگیرد و در بازار آزاد میفروشد، اینطور برایش سود بیشتری دارد، آنوقت من ناشر واقعی باید بروم از شخصی که فقط مجوز نشر دارد و به واسطه این مجوز کاغذ دولتی دارد، کاغذ را گرانتر بخرم. گفتید که شما بخشی از کاغذهایی که قبول کردید وارد کنید را خریداری کردهاید، این کاغذها کی به ایران می رسند و با چه قیمتی و چگونه توزیع خواهند شد؟ ما قرار است در اختیار اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران قرار دهیم و آنها بین مصرفکنندگان توزیع کنند، قیمت را هم تا لحظهای که به تهران نرسد، نمیتوان دقیق مشخص کرد، اما کاغذ سه ورقی بندی حدودا 100 هزار تومان خواهد بود.یعنی نصف قیمت فعلی در بازار. جالب است، قیمت تمام شده شما حتی پایینتر از قیمتی است که کارگروه چندی پیش برای کاغذهای موجود در بازار تعیین کرد؟ چگونه قیمت تمام شده شما این اندازه پایین در میآید؟ ما چون ظرفیتی از این کارخانه نروژی را خریداری کرده بودیم، ـ از ابتدای سال ماهی 500 تن پیش پرداخت داده بودیم ـ قیمتان پایینتر بود، به همین دلیل بود که وزارت ارشاد از ما خواست کاغذ وارد کنیم. کاغذهای وارداتی تمام در اختیار اتحادیه قرار خواهد گرفت و حتی یک بند از آن را ما خودمان استفاده نخواهیم کر منبع: باشگاه خبرنگاران پویا |