با این حال همیشه تبلیغات آزاردهنده، نامربوط و کسل کننده تجربه لذت بخش ما از جست وجو در اینترنت را خراب می کنند. من برای جلوگیری از نمایش چنین تبلیغات افتضاحی به سراغ استفاده از نرم افزارهای مسدودسازی تبلیغات، گزارش نمایش تبلیغات مخرب به تیم فنی توییتر و حتی مرورگر تازه کار Brave رفتم. در چنین شرایطی شما باید وقت زیادی را به بیان شکایت های تان اختصاص دهید. در عین حال نتیجه کار به طور معمولی چندان دلچسب نخواهد بود. در هر صورت با نمایش تبلیغات کسب وکارها موفق به درآمدزایی می شوند. شکایت افرادی مانند من نیز راه به جایی نخواهد برد. در رسوایی اخیر فیس بوک جنبش حذف اکانت فیس بوک طرفداران زیادی پیدا کرد. اگرچه بسیاری از کاربران حاضر در این جنبش در آخر اکانت های خود را حفظ کردند. نکته طنز ماجرا بازگشت آمار بازدید سابق به سایت فیس بوک تنها چند ماه پس از گذشت آن رسوایی است. در حقیقت به هنگام نبود جایگزین مناسب مردم مجبور به بازگشت به شبکه های اجتماعی قبلی می شوند. خبر خوش تغییر چنین الگویی در آینده نزدیک است. تبلیغات مشکل دار من خیلی کم کالایی را به صورت آنلاین خریداری می کنم. اگر سایت های فروش این نکته را می دانستند، زمان من و خودشان را با نمایش خیل عظیم تبلیغات در مرورگر و صفحه اصلی توییترم هدر نمی دادند. پرسش اصلی در اینجا میزان هدررفت میلیون ها دلار برای نمایش چنین تبلیغاتی به کسانی مانند من است. در حقیقت، آیا راهکار بهتری برای تبلیغات آنلاین وجود ندارد؟ الگوریتم نوین گوگل تلاش خود را در جهت هوشمندسازی نمایش تبلیغات براساس تحلیل کلیدواژه های جست وجوهای قبلی اعمال کرده است. به این ترتیب آنها مخاطب هدف هر کسب و کار را به صورت موثر پیدا می کنند. با این حال به نظر من راهکار دیگری برای جذب هر دو نوع مخاطب علاقه مند و غیرمرتبط وجود دارد. الگوی کنونی تبلیغات مبتنی بر تبلیغات نمایشی است. بر این اساس طراح تبلیغات نیاز به نمایش محتوایی به من تحت عنوان تاثیرگذاری اولیه دارد. من نیز در صورت پسند محتوای نمایشی بر روی آن کلیک کرده، فرآیند خرید آغاز می شود. مشکل اصلی در اینجا ناآگاهی بسیاری از شرکت ها از مخاطب های هدف شان است. بر این اساس آنها تبلیغات خود را در یک سایت مشخص (مثلا فیس بوک) برای تمام کاربران یک منطقه به نمایش در می آورند. درست به همین خاطر بسیاری از ما نسبت به نمایش محتوای نامربوط به علایق مان از دست سایت های مختلف شاکی هستیم. از سوی دیگر، آنقدر کاربران از سوی محتوای تبلیغاتی اذیت می شوند که پس از اندکی تمام محتوای تبلیغاتی را بدون اندکی مشاهده می بندند. برای کاربران گوشی های هوشمند مشاهده تبلیغات به معنای کاهش بی رویه شارژ باتری شان است. در هر صورت راه فرار قطعی هم از این تبلیغات مزاحم وجود ندارد. استفاده از مسدودکننده ها نیز میزان ضریب خطای خاص خود را دارد. به علاوه برخی از سایت ها استفاده از چنین نرم افزارهایی را برای کاربران ممنوع کرده اند. این الگوی تبلیغاتی برای شبکه های مادر مانند گوگل و فیس بوک نیز نتیجه مناسبی به بار نیاورده است. بر این اساس میزان نادیده گیری تبلیغات در این دو پلتفرم بزرگ 73درصد افزایش داده است. تبلیغات جاسوسی هر فردی که اندکی آشنایی با کانال های یوتیوب داشته باشد، از اهمیت دنبال کننده باخبر است. بر این اساس هنگامی که فردی براساس علاقه یا نیاز به سرویسی خاص کانال ما را دنبال می کند، ارزشش بسیار بیشتر از دنبال کردن شانسی و تصادفی صفحه خواهد بود. مدل تبلیغات مشترکین نسبت به الگوی بخش قبل پیشرفت قابل توجهی نشان داده است. بر این اساس یک تبلیغ فقط باید برای مشترکین یک صفحه خاص به نمایش درآید. این امر به دلیل هماهنگی مشترکین آن صفحه با محتوای تبلیغ موردنظر است. به این ترتیب شانس موفقیت تبلیغ ما به طور قابل ملاحظه ای افزایش خواهد یافت. همچنین با این الگو میزان نارضایتی کاربران از نمایش تبلیغات بی ربط به سلیقه شان کاهش می یابد. مشکل اصلی در اینجا عدم پشتیبانی سیستم مرکزمحور از چنین الگوی تبلیغاتی است. در حقیقت هدف سیستم های مرکزی کسب سود برای پلتفرم های مادر است، نه اهالی دنیای تبلیغات. درست به همین دلیل در این مرحله تکنولوژی بلاک چین نقش مهمی را برعهده دارد. برتری تکنولوژی بلاک چین خوشبختانه تکنولوژی بلاک چین به طور کامل مرکز محوری را از بین می برد. در نتیجه میزان درآمد پلتفرم های مادر به سود ناشرهای تبلیغات، طراح ها و برندها کاهش می یابد. همچنین به دلیل فعالیت از طریق بلاک چین ناشرهای تبلیغاتی در کمترین زمان ممکن به پول شان دست می یابند. در اینجا باید توجه داشت که در الگوهای سنتی تبلیغات فقط پس از دریافت نسبت مناسبی از بازدید کاربران به ناشرها پول پرداخت می شد. به این ترتیب علاوه بر برندها، ناشرهای تبلیغات نیز از فناوری بلاک چین راضی هستند. در هر صورت در فناوری بلاک چین کاربران پیروز نهایی هستند. به این ترتیب مشاهده نحوه دریافت داده برای کاربران فراهم خواهد بود. در این بخش کاربر می تواند مشاهده تبلیغات یا حذف آنها را انتخاب نماید. اگر آنها مشاهده تبلیغات را انتخاب کنند، در مقابل جایزه و پاداشی نیز خواهند گرفت. چنین الگویی نه تنها به حریم شخصی کاربران احترام می گذارد، بلکه انگیزه آنها را برای مشاهده تبلیغات دوچندان خواهد کرد. به علاوه نرخ ارائه تبلیغات منطبق با سلیقه کاربران به طور خارق العاده ای افزایش می یابد. دلیل چنین امری نیز کاملا واضح است: کاربر فقط تبلیغات مورد علاقه اش را مشاهده خواهد کرد. به منظور فهم بهتر فناوری حاضر باید نسبت به شیوه های تعامل کاربران با تبلیغات تحت الگوی بلاک چین آشنا شویم. این امر براساس دو راهکار امکان پذیر است. به اختصار هر کدام از آنها را توضیح خواهم داد. 1. زمان تعامل کاربر در این الگو زمان مشاهده تبلیغات از سوی کاربران اندازه گیری می شود. شیوه این کار با الگوی آشنا برای ما اندکی متفاوت است. بر این اساس به طور معمول اندازه گیری زمان مشاهده تبلیغات برای آگهی های ویدئویی کاربرد دارد، اما واحد اندازه گیری در تکنولوژی بلاک چین میزان پیکسل بارگیری شده از سوی کاربر است. به این ترتیب با اندازه گیری میزان بارگیری پیکسل ها از سوی کاربران نسبت زمان مشاهده به دست می آید. مزیت اصلی این راهکار به صفر رساندن احتمال ارائه آگهی مان به روبات های خودکار افزایش بازدید تبلیغات است. به عبارت ساده، بلاک چین از تقلب ناشرهای تبلیغاتی نسبت به برندها جلوگیری به عمل می آورد. به همین خاطر ناشرهای تبلیغاتی فقط در قبال ارائه واقعی تبلیغات به مخاطب پول دریافت خواهند کرد. شاید در نگاه اول فناوری بلاک چین مزیت های بسیار زیادی داشته باشد. با این حال نباید مشاهده این مزیت ها چشم ما را بر روی کاستی هایش بسته نگه دارد. بر این اساس در اینجا به یکی از کاستی های اصلی این فناوری اشاره خواهم کرد. این کاستی هماهنگی برخی از مرورگرهای محدود با سیستم بلاک چین است. بر این اساس برندها، ناشرهای تبلیغات و از همه مهم تر کاربران باید از نسخه های خاصی به عنوان مرورگر استفاده کنند. در غیر این صورت نمایش تبلیغات برای آنها با مشکلات جدی مواجه خواهد شد. نکته مهم در اینجا هماهنگی برخی از مشهورترین و پراستفاده ترین مرورگرها با فناوری بلاک چین است. بی شک اگر بلاک چین در صدد همگانی شدن است، باید نسبت به پشتیبانی مرورگرهای بیشتر اقدامات جدی به عمل آورد. 2. تحلیل ها یک روش دیگر در این میان مشاهده تحلیل های ترافیک گوگل است. اگرچه در این مدل میزان دقیق بازدیدها از آگهی به نمایش در نمی آید، اما میزان ارزشمندی کار ناشر تبلیغاتی به خوبی نمایان خواهد شد. همچنین به مانند الگوی قبلی در اینجا نیز امکان تقلب از سوی ناشرها محدود شده است. بنابراین می توان نسبت به مشاهده تبلیغات از کاربران واقعی اطمینان حاصل کرد. به منظور افزایش دقت این داده ها می توان آن را با اطلاعات جانبی دیگر نیز ترکیب کرد. به این ترتیب اطلاعات به دست آمده از میزان دقت بسیار بالایی بهره مند خواهند شد. به یاد داشته باشید که استفاده از تکنولوژی بلاک چین به معنای تلاش برای دسترسی به مخاطب های علاقه مند و البته واقعی است. بر همین اساس ماهیت کمپین های شما دیگر همگانی نخواهد بود. در عوض شما مخاطب علاقه مند به دست خواهید آورد. این قشر از مخاطب ها دقیقا همان هایی هستند که شما در صورت صرف هزینه بالا و اذیت بسیاری از کاربران به دست می آورید. تکنولوژی بلاک چین دسترسی شما به این کاربران را بدون اذیت دیگران و صدمه به اعتبار برندتان ممکن کرده است. به محض اینکه ما از شر تبلیغات بی ربط و آزاردهنده خلاص شویم، سیستم سودآور و جذابی را در اختیار خواهیم داشت. همچنین فناوری بلاک چین با تاکید بر روی بهره وری کاربران باعث استفاده مجانی آنها از بسیاری سرویس های پولی به صورت رایگان می شود. به این ترتیب تجربه کاربری مخاطب نیز بسیار لذت بخش تر خواهد شد. در چینن اکوسیستمی نمایش فقط تعداد محدودی از آگهی ها نیز نتیجه بسیار بهتری نسبت به تبلیغات همگانی دارد، بنابراین به نظر می رسد همه ما باید عادت خود در زمینه تبلیغات را تغییر دهیم. در غیر این صورت نتیجه مطلوب مان از دل تبلیغات حاصل نخواهد شد. منبع: فرصت امروز |