ما گاهی با تبلیغات طنزآمیز و جالب روبه رو می شویم که تاثیر بسیار زیادی نیز بر بینندگان می گذارند و آرزو می کنیم که ما نیز بتوانیم روزی به چنین ابتکار و خلاقیتی دست پیدا کنیم. خب پس چرا شروع نمی کنید؟ هنگامی که من 7 سال پیش کارم را آغاز کردم، دو هدف اساسی داشتم: ابتدا یک برنامه طنز در رابطه با نفوذ بازاریابی بسازم و سپس ادامه کارم را براساس این برنامه پیش ببرم! چنانچه با یک پست از یک منطقه کوهستانی و یک جمله انگیزشی روبه رو می شدم، در بخش کامنت ها چنین می نوشتم: «اصلا جالب نبود!» اگر با جمله «تو می توانی!» مواجه می شدم در پاسخ می نوشتم که «تو هرگز نمی توانی!» ما در عصری زندگی می کنیم که هر روز صدها و شاید هزاران سمینار اینترنتی، جلسات انگیزشی و کلاس های آموزشی برگزار می شود و تعداد بی شماری نیز کتاب در رابطه با تجارت و بازاریابی و کسب ثروت داریم. البته من به هیچ وجه مخالف آن ها نیستم (به جز سمینار اینترنتی!). من شرکت در یک نمایش عروسکی کودکانه را به شرکت در یک سمینار اینترنتی ترجیح می دهم! ولی دنیا دیگر به چنین انسان هایی نیاز ندارد و من نیز می دانم که هرگز یک سخنران انگیزشی یا یک کارشناس مسائل اقتصادی خوب نخواهم بود زیرا علاقه ای به این کار ندارم. منظور من کاملا واضح است سعی نکنید با شرکت در این سمینارها و یا تماشای یک ویدئو به بیل گیتس تبدیل شوید. او به دلایل خاصی بیل گیتس است و همواره از شما موفق تر و بهتر خواهد بود. البته شما می توانید از زندگی و فعالیت های او درس بگیرید. متفاوت باشید زمانی که در حال تبلیغ محصولی در صنعتی با رقابت مشابه هستید (بانکداری، خودرو، بیمه) باید خود را از سایر رقبا متمایز کنید. چنانچه همه در حال استفاده از المان طنز و شوخ طبعی هستند شما باید جدی باشید. شوخ طبعی معمولا یک روش و ضدحمله عالی در صنعت و در میان برندها است، ولی ما به طور کلی به آن توجهی نداریم. این یک حقیقت جهانی است. همه مردم دارای حس شوخ طبعی هستند. خشک ترین و بی روح ترین فردی که می شناسید را تصور کنید. حتی همان شخص نیز حداقل یک بار در طول هفته گذشته خندیده است. همه می خندند، همه از خنده لذت می برند. شوخ طبعی باعث ایجاد حس راحتی و آرامش می شود و این مهم ترین دلیل برای استفاده از آن است. چنانچه به عنوان یک برند یا شخص به دنبال برقراری ارتباط با مردم هستید، باید ابتدا در آن ها ایجاد آرامش و راحتی کنید. مردم هرگز با شک و ناراحتی به حرف های شما گوش نخواهند داد. یک جامعه به وجود آورید چنانچه از توییتر استفاده می کنید و از محبوبیت ناگهانی یک مطلب خنده دار شگفت زده می شوید، احتمالا یک گروه یا سازمان در پشت پرده قرار دارند. کمدین جف دوسکین (Jeff Dwoskin) یک گروه با چندین هزار عضو وفادار دارد که با ساخت هشتگ های جالب و طنزآمیز و گسترش آن باعث ایجاد یک الگو (ترند) در توییتر می شوند. این گروه با هدف خلق خنده دارترین و خاطره انگیزترین هشتگ ها به وجود آمده و بسیار سرگرم کننده و جذاب است. برندها می توانند با استفاده از این فرصت مناسب و این هشتگ های پرطرفدار بلافاصله به صدر لیست توییت های پرطرفدار و پربازدید صعود کنند. این یک ابزار قدرتمند است. گروه دارای ده ها هزار عضو است و هر ماه میلیاردها پست ارسال می شود. هدف دوسکین، مانند اکثر کمدین ها، کسب ثروت یا شهرت نبود. این گروه راهی جذاب برای برقراری ارتباط با سایر افراد بوده و هم اکنون به یکی از قدرت های اصلی وب سایت توییتر تبدیل شده است. نکته جالب در رابطه با ساخت ویدئوها و برنامه های طنزآمیز در رابطه با اینفلوئنسرها این است که من نیز هم اکنون یک اینفلوئنسر هستم. من در کنفرانس های بازاریابی سخنرانی می کنم و گاهی مصاحبه نیز انجام می دهم و حتی اخیرا نیز به دلیل ساخت یک برنامه کوتاه جایزه نیز دریافت کردم. هنگام دریافت جایزه روی صحنه رفتم و سخنرانی کردم و ناگهان دیدم که یکی از برترین کمدین های کشور در ردیف اول نشسته و به حرف های من گوش می کند. صحبتم چند ثانیه و به صورت ناخواسته قطع شد. من می دانم که هرگز به اندازه او بامزه نخواهم بود، ولی هدف من این نیست. لازم نیست که بامزه ترین فرد حاضر در اتاق باشید. فقط باید برای تضمین جایگاه خود کمی از سایر رقبا بامزه تر باشید. و به این ترتیب من به یک بازاریاب تبدیل شدم. چه کسی می تواند جلوی پیشرفت شما را بگیرد؟ منبع: فرصت امروز |