«نیایش سرامی» مدیرمسئول نشر «باد» و کارشناس ارشد EMBA در یادداشتی به بهانه انتخابات پیش روی اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، از لزوم «احیای محوریت، اصالتبخشی و تحقق خیر عمومی نشر» به عنوان کارکردهای اصلی این اتحادیه، نوشت. متن این یادداشت در زیر از نظر مخاطبان میگذرد: امروز صنعت نشر ایران گرفتار مشکلات ساختاری، پیچیده و چندوجهی بسیاری است. مشکلاتی که بسیاریشان با کاربست تصمیمگیریها و برنامهریزیهای نادرست طی چند دهه بروز یافتهاند و انباشته شدهاند و اکنون همآیندی و همافزاییشان این صنعت فرهنگی را در کشور تا مرز بحران پیش برده است. امروز به طور کلی در صنعت نشر ایران نیاز به تغییر پارادایم، برنامهریزی استراتژیک و کاربست راهحلهای نو داریم. اگر مسائل بالا را موشکافانه بنگریم و بررسیم، رد پای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پدید آمدن وضع موجود به روشنی پیداست. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مهمترین نهاد متولی مربوط به صنعت نشر، طی دهههای گذشته با تصمیمسازیها، سیاستگذاریها و برنامهریزیهایش، ناخواسته موجد نابسامانیهای بسیاری در صنعت نشر ایران شده است. البته خوشبختانه چند سالی است که نگاهها، حداقل در مقوله حمایت در این وزارتخانه در حال تغییر است. منظور از ارائه چند سطر بالا آن بود که به اختصار نشان دهیم که بیشتر مشکلات صنعت نشر ایران، ساختاری و مربوط به کنش سازمانها و نهادهای بیرون صنف نشر است و بخش عمدهای از آن در حوزه فعالیت اتحادیه ناشران و کتابفروشان ایران قرار نمیگیرد که البته در این موضوع باید نقش مشورتی اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران احیا شود. اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران باید در آینده بیش از آنچه تاکنون کرده به صورتی ساختارمند، با نهادهای تصمیمساز و برنامهریز گفتگو کند و به آنها مشاورههای حرفهای دهد. این مسئولیت با سطح نهادی سازمان اتحادیه است. اتحادیه نباید مجری تصمیمات و برنامهریزیهای خطا باشد. واسپاریهای سالهای گذشته نتوانسته است به مطلوب بینجامد و گرههایی را بازگشاید. اینکه چه کسی مجری یک رخداد باشد، یک بحث است و اینکه وجود و کارکردهای آن رخداد چقدر خیر عمومی را برآورده میسازد، نکتهای دیگر؛ و البته رخدادی که خیر عمومی را در نظر نگیرد، کژکارکرد است و آسیبزا. یکی از مظاهر واسپاری دولتی طی چند سال گذشته، نمایشگاه کتاب تهران بوده است. به واقع پس از واسپاری در اداره و مدیریت نمایشگاه کتاب تهران، چقدر بهتر عمل شده است؟ صنف در اداره نمایشگاه چقدر بهتر از نهاد دولتی عمل کرده است؟ در مقطع کنونی شیوه برگزاری این نمایشگاه نیاز به تحول دارد. سیاست بلندمدت اتحادیه باید برنامهریزی و رایزنی با مراکز تصمیمساز و برنامهریز برای تبدیل فروشگاه کتاب تهران به همان منظور اولیهاش - نمایشگاه کتاب تهران - باشد. اتحادیه باید برای تغییر در وضع موجود و تحول در آن با نهادهای مسئول مذاکره و برنامهریزی کند. بازنگری در مسائلی چون: بزرگی نمایشگاه، مکان نمایشگاه، زمان نمایشگاه، هدفمند کردن یارانهها، ضوابط حضور، جانمایی غرفهها، آئیننامه انضباطی و... ضروری است. اما مشکلاتی که بیشتر مربوط است به کارکرد امروز اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در چند حوزه قابل تعریف است:- اختلافات درونی که در این اتحادیه سربرآورده - ناتوانی این سازمان در تطابق با تغییرات محیطی - فعالیت تشکلهای موازی که محوریت اتحادیه را در امور صنفی تهدید کردهاند در وضع خطیر موجود تمام کوشش ما باید معطوف به رساندن اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به جایگاه محوریاش در مناسبات صنفی و اصالتآفرینی برای فعالیتهایش باشد؛ فعالیتهایی که خیر عمومی صنف را نشانه میگیرند. وقتی از جایگاه محوری سخن میگوییم، منظورمان آن است که بیشترین رخدادهای صنف، تصمیمگیریها و برنامهریزیهای کلان نشر باید زیر نظر اتحادیهمان باشد. پس هدف، بالا بردن تسط اتحادیه بر امور صنفی است و تمرکز بخش وسیعی از امور مرتبط با نشر و کتاب زیر نظر و مدیریت اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران. منظور از اصالت، هویتبخشی به هر آن چیزی است که با محوریت اتحادیه انجام میشود. در اصالتآفرینی به بهرهوری سازمان نظر داریم. اصالت زیر واژه محوریت تعریف میشود. پس در طرح اصول کاری به محوریت نظر داریم و در اجرای آنها به اصالت. وقتی از خیر عمومی سخن میگوئیم، منظور در نظر گرفتن توأمان منافع کوتاهمدت و بلندمدت همه کنشگران صنعت نشر در تصمیمگیریها و برنامهریزیها فارغ از جناحبندیها و رستههای گوناگون نشر است. یکی از مهمترین آفتها در مناسبات صنفی، بخشی و جزیرهای دیدن منافع گروههای مختلف بوده است. این نگاه باید جای خود را به یک نگاه کلنگر بدهد. نگاهی که پیکره نشر را یک اکوسیستم واحد ببیند. اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران برای دستیابی به جایگاه محوری در مناسبات خرد و کلان صنف، باید اعتماد اعضا را به خود بازسازی کند. اعضا باید از عضویت در آن احساس رضایت کنند تا در کمیسیونها و کارگروهها مشارکت فعال داشته باشند. همچنانکه توسعه در دنیای امروز جز با مشارکت بیشترین اعضای بهرهمند از یک سامانه رخ نخواهد داد، حیات صنعت نشر در این زمانه سختیها تنها با مشارکت حداکثری خودمان در امور نشر تداوم خواهد یافت. توانمندسازی صنف نشر با تکثیر قدرت پدید میآید و نه تقسیم نامتوازن آن. در تکثیر قدرت همواره بر سهم نسبی قدرت عاملان یک صنف افزوده میشود، در حالیکه در تقسیم آن ظرف قدرت محدود است و هر کس تلاش دارد سهم بیشتری از منابع محدود برداشت کند. تکثیر قدرت، درک مشترک از دردهای مشترک پدید میآورد و همگرایی برای حل مشکلات اما در تقسیم قدرت اتکای هر گروهی به توانایی و پتانسیل اعضای خودش است. سخن آخر اینکه باید فارغ از مرزبندیهای موجود ناشران دانشگاهی، ناشران عمومی، ناشران کودک و نوجوان، ناشران آموزشی، ناشران دیجیتال، ناشران مذهبی، ناشران هنری و کارت پستال، ناشران بینالملل، کتابفروشان دیجیتال، کتابفروشان چاپی و توزیعکنندگان کتاب را چونان یک پیکر واحد دید و فصل مشترک منافعشان را تشخیص داد و برای تحقق آن برنامهریزی و اقدام کرد. منبع: مهر |