تا به حال برایتان اتفاق افتاده کنار ویترین مغازهای بایستید و ناگهان کسی که کنارش ایستادهاید تکان بخورد، بعد دل شما بریزد، چون گمان میکردید مجسمه مانکن بوده است؟ برای من بارها اتفاق افتاده که حس کردم کنار مانکنی از مدلهایی که مغازهداران لباس میپوشانند و در مغازه علم میکنند ایستادهام، بعد ناگهان آن مدل تکان خورده و متوجه شدهام او هم یک مشتری بوده است. تا به حال برایتان اتفاق افتاده کنار ویترین مغازهای بایستید و ناگهان کسی که کنارش ایستادهاید تکان بخورد، بعد دل شما بریزد، چون گمان میکردید مجسمه مانکن بوده است؟ برای من بارها اتفاق افتاده که حس کردم کنار مانکنی از مدلهایی که مغازهداران لباس میپوشانند و در مغازه علم میکنند ایستادهام، بعد ناگهان آن مدل تکان خورده و متوجه شدهام او هم یک مشتری بوده است. البته این اتفاق چندان در بالای شهر رایج نیست چون هیچ بوتیکی را نمیبینید که مانکن خود را بیرون از ویترین کاشته باشد. اصلاً موضوع در شمال شهر به گونهای دیگر است. در بالای شهر این مانکنهای زنده هستند که به داخل ویترین بوتیکها میروند و مثل عروسک فرنگی صادق هدایت سر میچرخانند و لبخند میزنند. کمی به چپ، بعد راست و یکباره میچرخند. این روزها این نوع تبلیغات در افتتاحیه برندها بسیار رایج است؛ ونک، فرشته، الهیه، جردن از مهمترین محلههایی است که این روزها روی بورس «ایونت» یا رویدادها قرار دارد. کافی است بخواهید افتتاحیهای برای فروشگاه تازه تأسیسی برگزار کنید تا وارد بازار عجیب و ناآشنای مدل، مانکن، استایلیست و بلاگرهای معروف تهران شوید. اما در بالای شهر، داخل پاساژها و مراکز تجاری چه خبر است؟ مثل خیلی وقتها که خبر، ما خبرنگاران را به سمت خود میکشاند، اینبار از ایونت یک برند ایتالیایی سر درآوردهام. رویدادی که شاید نمونهاش را پیش از این تجربه نکرده بودم. مدلهایی با صورتهای آرایش شده، موسیقی و گلآراییهای آنچنانی. دستش را در هوا میچرخاند و فیگوری گرفته و نگرفته ثابت میماند و عکاسها پشت سر هم فلاش میزنند. قرار است نظرمان به لباسهایی که تن کرده جلب شود. اینجا یکی از برجهای الهیه است و در افتتاحیه یا به قول اهالی مد و لباس به ایونتی دعوت شدهایم که همه چیز از جمله سبک زندگی آدمها بین برندهای خارجی، خود را به راحتی از خیابانهای تهران جدا کرده و در مسیر تک افتادهای از پاساژهای بالا شهر تهران قرار داده است. اینجا همه چیز بینهایت شیک و لاکچری مینماید؛ تاج گلهای چند طبقه، پذیرایی از مهمانان توسط گارسونهای فیلیپینی، حضور چهرههای مشهور سینمایی و مد، موسیقی زنده و.... مانکنها در ویترین برای عکاسان ژست میگیرند و واردکننده این برند ایتالیایی مهمانان خارجیاش را برای پذیرایی سر میزها دعوت میکند. قیمت روی لباسها به دلار نوشته شده و مشخصه این لباسها با دیگر لباسهای بازار در این است که کاملاً طراحی شده و دستدوز هستند و پشت هر لباس نمونهای از امضای طراح یا صاحب برند دوخته شده است. مهمانان هیچکدام برایشان شرکت در چنین برنامهای عجیب نیست و طوری رفتار میکنند که انگار به مهمانی معمولی دعوت شدهاند. اصول کسب و کار از آنجایی که همهچیز برنامهریزی شده و دقیق اجرا میشد برایم جالب بود بدانم کسب و کار این افراد چگونه میگذرد و آیا واقعاً این برنامهها تبدیل به ایجاد کسب و کار شده است؟ همین باعث میشد دست به کار شوم و آمار برگزاری چنین مراسمی را گرفته و بخواهم سر از ساز و کار برگزاری ایونتها و اقتصاد آن درآورم. این مدلهای سرگردان در ایونتها چقدر از حضور در چنین برنامههایی عایدشان میشود؟ استایلیستهای تهران از چه طریق زندگی میکنند و آیا حد و مرزی برای برگزاری چنین برنامههایی وجود دارد؟ در قالب کارفرما ظاهر شدهام و به یکی از مانکنهای منطقه میگویم که قصد دارم ایونتی برگزار کنم. راضیام میکند که برنامه را به خودش بسپارم و میگوید اگر خودم بخواهم بهعنوان کارفرما مراسم را برگزار کنم، هزینهها بیش از آن چیزی خواهد بود که او بخواهد برایمان ترتیب دهد. اول از او میخواهم به من مدلی را معرفی کند که برای تبلیغات برندم داخل ویترین بایستد. اما پس از چند دقیقه گپوگفت متوجهام میکند که درخواستم تنها میتواند یکی از آپشنهایی باشد که مدلها ارائه میدهند. مهسا که از بلاگرها (کسانی که در صفحههای اینستاگرامی خود با دانشی که از مد دارند، برندی را معرفی میکنند) و استایلیستهای تهران است، میگوید میتواند این ایونت را برگزار کند و بهتر است صفر تا صد مهمانی را به او بسپارم. او میگوید: «هر ایونت نسبت به سرمایهای که شما برای تبلیغات در نظر گرفتهاید برنامهریزی میشود. این رقم میتواند از سه میلیون آغاز شود و با پرداخت 40 میلیون هم متوقف نشود. بنا به افزایش رقم و هزینه، آیتمهای ایونت شما بیشتر خواهد شد. مثلاً شما میتوانید اینفلوئنسرهایی، با قیمت 400 هزار تومان به ایونت دعوت کنید.» منظورش از اینفلوئنسر همان چهرههای معروف اینستاگرامی هستند. بعد ادامه میدهد که خودش نیز نسبت به پیآری که ارائه میکند، هزینهها را برآورد خواهد کرد. پیآر که میگوید منظورش همان برنامه و طرحی است که بهعنوان روابطعمومی به کارفرما ارائه و هزینهها را بر اساس آن پیشنهادها برآورد کرده است. مهسا میگوید که در ایونت جدیدش چهار میلیون دریافت کرده، این برای آن است که در آن مهمانی دو بار لباس آن برند مشخص را پوشیده است. البته میگوید گاهی برای افتتاح نمایندگی این برندها در شهرستان نیز به شهرهای دیگر رفته و قیمتهای پایینتری مثلاً یک میلیون تومان دریافت کرده است: «به استثنای هزینه اسکان و بلیت و... دستمزدم برای رفتن به شهرستان یک تومان بود. این بسته به توافق من با کارفرماست. در ایونتهایی که در شهرستان هستند، هزینههای رفتوآمد و سکونت در آن شهر با کارفرما خواهد بود.» 10 میلیون تومان به ازای 100 کا از مهسا درباره دستمزد مانکنها در چنین مراسمی میپرسم و اینکه رقمهای پیشنهادی بر منطق خاصی استوار است یا هرکسی قیمت خودش را دارد. او معتقد است در هر بازاری قیمتها میتوانند متفاوت باشند: «معمولاً کسانی که در اینستاگرام بیش از 100 کا یعنی 100 هزار نفر فالور یا دنبالکننده دارند، قیمتهای 10 میلیونی برای خود در نظر میگیرند. البته این هم رقمی است که بلاگرها برای پستهای اینستاگرامی خود قیمتگذاری میکنند و عرف خاصی ندارد. اما این قیمتگذاری هم درست یا غلط جا باز کرده است. اما اگر من پیآر این ایونت را دست بگیرم خیلی از این استایلیستها به اعتبار دوستی با من در آن برنامه حاضر میشوند مثل من که بسیاری مواقع فری(رایگان) یا با قیمتهای اندک در ایونت آنها حضور پیدا کردم. اما اگر شما خود دعوتشان کنید و کارفرما شوید هرکسی قیمت خود را اعلام میکند که معمولاً دو برابر آن قیمتی است که ما برایتان برآورد میکنیم.» امکاناتی که مهسا و دیگر استایلیستها برای چنین برنامههایی میتوانند در اختیار مشتریان خود قرار دهند از اسپانسرهایی که هزینه افتتاحیه را تقبل خواهند کرد تا دعوت بلاگرها و عکاس و فیلمبردار، فوتکرن و شیرینی و کیک و گلآرایی و ارسال دعوتنامه برای مدعوین از جمله طراحان مد، صنعتگران، بلاگرهای معروف و خبرنگاران و... است. ولی برای هر شروع او میگوید که ابتدا باید تشکیل گروه داد و جلسه برگزار کرد تا همه امور به درستی برنامهریزی شود. بلاگرها به گفته او معمولاً به ازای هر کایی که دارند 100 هزار تومان از مشتری برای تبلیغ دریافت میکنند. اما این را در نظر داشته باشید که برخی از این بلاگرها هرچند کای بالایی ندارند، اما لایک زیادی میگیرند و گاهی قیمت این بلاگرها هم بالاست. شاید با یک حساب سرانگشتی بتوان گفت که 200 بلاگر مشهور در ایران وجود دارد که با یکدیگر در ارتباطند و همگی همدیگر را میشناسند. قانونی یا غیرقانونی؟ اما این برنامهها از کجا آغاز شد. به نظر میرسد که هفتههای مخصوص مد، نخستینبار سال ۱۹۴۳ در نیویورک برگزار شده است. رویدادی که به «هفته رسانهها» معروف شد. در این برنامهها طراحان مد، آخرین طراحیهایشان را فقط برای روزنامهنگاران نمایش میدادند. اما هفتههای مد سالهای بعد در لندن، میلان و پاریس هم برگزار شد و همچنان برگزار میشود. طبق آخرین آمار، سهم صنعت مد در اقتصاد بریتانیا ۲۱ میلیارد پوند است و حدود ۸۱۶ هزار شغل ایجاد کرده است. این در حالی است که با پراکندگی چنین اجراهایی در ایران، این صنعت نو پا هنوز نتوانسته چرخه اقتصادی درستی برای کشور به همراه داشته باشد. از سویی نمایش زنده، تقلید و استفاده از شیوههای اجرا به سبک غربی (نظیر Cat Walk)، در ایران ممنوع است و مجری نمایش باید نسبت به طراحی و اجرای نمایش به سبک ایرانی (متناسب با هویت ملی و اسلامی) عمل کند. براساس قانون، بازدید از نمایش زنده لباس بانوان برای آقایان و بالعکس ممنوع نیست، اما قیودی دارد. این بازدیدها فقط مخصوص متخصصان در سئانسهای محدود، مشخص و از پیش اعلام شده مجاز است. این نیز با رعایت مواردی چون نمایش داده نشدن برجستگیهای بدن مانکن، تنگ یا چسبان نبودن لباس و نمایش موی مانکن و یا هرگونه آرایش غیرمتعارف و نامتجانس با فرهنگ اسلامی و ایرانی در نمایشگاه است. منبع: شعار سال |